چهار دهه خاطرات صحنه-۷۸؛
درگیری تئاتر با صنف دکان داران دوشس ملفی متولد خیابان میرعماد است!
به گزارش المور، نمایش برپایه دوشس ملفی به کارگردانی محمد رضایی راد از آثار نمایشی موفق دهه ۹۰ است که از دل یک خانه متروکه در خیابان میرعماد متولد شد و فرآیند تشکیل آن بیشتر از یک سال زمان برد.
خبرگزاری مهر -
گروه هنر-علی حیدری؛
ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با سپری کردن بیشتر از ۴ دهه پا به قرنی تازه گذاشت؛ در این عمر سپری شده ۴۷ ساله، آثار مختلفی با موضوع هایی متنوع از دفاع مقدسی، دینی، کمدی، اجتماعی و … تولید و در سالن های تئاتر به صحنه رفتند. بعضی از این آثار بسیار جریان ساز بودند و برخی آثار خاطره انگیز و پر مخاطب.
شاید خالی از لطف نباشد مروری داشته باشیم بر آثاری که طی دهه های ۶۰، ۷۰، ۸۰ و ۹۰ تولید و اجرا شدند، روندی که این آثار برای تمرین و تولید طی کردند، گروهی که در تولید و اجرای اثر حضور داشتند و دیدن تصاویر این اجراها شامل عکس یا فیلم.
از این رو در گروه هنر تصمیم بر این شد که از شروع سال ۱۴۰۰ با جمع آوری اطلاعات مختلف اجراهای ۴ دهه گذشته، مروری بر تولیدات تئاتر ایران در این بازه زمانی داشته باشیم. ازاین رو در هفتاد و هشتمین گام از مرور «چهاردهه خاطرات صحنه» به سراغ نمایش «براساس دوشس ملفی» به کارگردانی محمد رضایی راد که در سال ۱۳۹۵ در تئاتر مستقل تهران روی صحنه رفت، رفتیم.
نگاهی به یک کارنامه نمایشی؛ از «گزارش خواب» تا «براساس دوشس ملفی»
محمد رضایی راد در سال ۱۳۴۵ به دنیا آمد. او فیلم نامه نویس، نمایشنامه نویس، کارگردان تئاتر، استاد دانشگاه، نویسنده و پژوهشگری ایرانی است. عمده فعالیتهای نوشتاری رضایی راد در نگارش نمایشنامه بوده است که بعضی از نمایشنامه های وی عبارتند از «رقصی چنین»، «رؤیای طاهره گان خاموش»، «بازگشت به خان نخست و هشتمین خان»، «گزارش خواب»، «فرشته تاریخ»، «فعل»، «صدای آهسته»، «ناکجا و دو نمایشنامه دیگر»، «و ای ن ت ن ه ا ب ازی ج ه ان ب ود …» و «بر اساس دوشس ملفی» (با همکاری نغمه ثمینی). نشر بیدگل خیلی از نمایشنامه های محمد رضایی راد را منتشر نموده است.
بازخوانی یک تراژدی از وبستر با نگاهی مدرن
نمایش «براساس دوشس ملفی» روایت داستان ۲ برادر است که به خاطر ثروت خواهرشان، دوشس ملفی، تلاش می کنند تا مانع ازدواج مجدد وی شوند. اما دوشس برخلاف میل برادرانش به شکل مخفیانه ازدواج می کند. این اثر که برگرفته از تراژدی کلاسیک جان وبستر است، به قلم نغمه ثمینی و محمد رضایی راد بازخوانی شده و دیالوگ ها و تفسیرهای جدیدی به آن افزوده شده است. در عین وفاداری به متن اصلی، آنها توانسته اند متنی تازه و مستقل خلق کنند که هم به فضای کلاسیک اثر احترام می گذارد و هم نگاهی مدرن و متناسب با زمانه امروز دارد. فرآیند تشکیل این نمایش حدود ۲ ماه به طول انجامید و تمرینات آن به شکل فشرده و طولانی در فضایی غیرمتعارف در خیابان میرعماد برگزار گردید. گروهی بزرگ از بازیگران و نوازندگان در اجرای این نمایش حضور داشتند که فرم اجرایی آن بگونه ای طراحی شده بود که صحنه ها بدون وقفه و سکون، یکی بعد از دیگری پیش می رفتند. در اجرا، توجه ویژه ای به جزئیات بصری، نورپردازی، موسیقی زنده و طراحی صحنه شده بود تا فضایی متفاوت و ملموس برای مخاطب فراهم گردد.
این اجرا حدود ۳۰ شب روی صحنه رفت و با استقبال مخاطبان مواجه شد؛ هرچند به سبب تعهدات بازیگران به پروژه های دیگر، امکان تمدید آن فراهم نشد.
«براساس دوشس ملفی» بعد از یک غیبت چندساله!
محمد رضایی راد، کارگردان نمایش «براساس دوشس ملفی» در گفتگو با خبرنگار مهر در رابطه با فرآیند تشکیل این نمایش اظهار داشت: پس از چندین سال کار نکردن که بخشی از آن خواسته خودم بود و قسمتی دیگر ناخواسته، تصمیم گرفتم نمایشی را با مجوز روی صحنه بیاورم.
وی اضافه کرد: بچه های گروه من واقعا مشتاق بودند که نمایشی برای اجرای عمومی داشته باشیم و تمرینات نمایش «براساس دوشس ملفی» را آغاز کردیم. این تمرینات حدود ۹ ماه تا یک سال به طول انجامید. نمایش ما کاری بلند و سنگین بود که زمان اجرای آن بیشتر از ۳ ساعت بود.
برآمده از یک سنت تئاتری با آثار طولانی مدت
رضایی راد در رابطه با زمان طولانی این نمایش، توضیح داد: ما شاگرد سنتی از تئاتری هستیم که در آن اجرای آثار نمایشی بالای ۲ ساعت کاملا طبیعی بود. استادانی چون آقای سمندریان، داوود رشیدی، دکتر رفیعی و آقای بیضایی نمایش هایی با زمان های طولانی خلق کرده اند. خوشبختانه این نوع نگاه از همان دوران برای ما شکل گرفت و من دوست داشتم که در همین مسیر حرکت کنم.
وی ضمن اشاره به نگرانی گروه در رابطه با زمان طولانی اجرا، اضافه کرد: در گروه این نگرانی وجود داشت که امکان دارد تماشاچی تحمل اجرای طولانی را نداشته باشد. اما به گمان من نمایش «براساس دوشس ملفی» اثبات کرد که اگر اثری به شعور مخاطب احترام بگذارد، مخاطب تا پایان با دقت آنرا دنبال خواهد نمود.
رضایی راد تاکید کرد: من در طول تمرین ها بارها به بازیگران گفتم که این نمایش طولانی است؛ مدت زمان آن حدود ۳ ساعت و ۴۵ دقیقه بود و با احتساب ورود و خروج، ممکن بود نزدیک به چهار ساعت وقت مخاطب را بگیرد. اما همیشه می گفتم که مطمئنم تماشاچی سالن را ترک نخواهد کرد. اگر هم خسته شود یا برود، این مسئولیت با من است نه با شما. یقین داشتم که مخاطب درک خواهد نمود که ما به شعورش احترام گذاشته ایم.
به مرگی ملال آور نخواهم مرد!
کارگردان «براساس دوشس ملفی» در رابطه با انگیزه انتخاب این نمایشنامه، اظهار داشت: فکر می کنم این نکته را در بروشور و مقدمه نمایشنامه که توسط نشر بیدگل انتشار یافته هم نوشته ام؛ در متن نمایشنامه «دوشس ملفی» نوشته جان وبستر آمده است: «به مرگی ملال آور نخواهم مرد». وقتی این جمله را خواندم با خودم فکر کردم که چه طور امکان دارد انسانی به مرگی ملال آور نمیرد و مرگ خودش را شکوهمند کند؟ این همان جرقه اولیه ای بود که سبب شد سراغ این اثر بروم.
همکاری با نغمه ثمینی؛ کسی که نمایشنامه های دوره الیزابت را می شناخت
وی اضافه کرد: خوشبختانه همه دوستان همکاری خوبی داشتند و از همان اول با خانم نغمه ثمینی به این نتیجه رسیدیم که نمایشنامه را با هم بنویسیم. چون ایشان تسلط خوبی بر نمایش های دوره الیزابت دارند. خوشحالم که این تجربه نشان داد خیلی از پارامترها در تئاتر قابل جابه جایی هستند؛ این که کمتر سراغ نمایشنامه های کلاسیک می رویم، یا اگر هم می رویم بازنویسی هایی کم رمق انجام می دهیم اما در این تجربه نشان دادیم که میتوان با اقتباس و بازنویسی هم ساختمان اثر را مدرن کرد و هم محتوای آنرا.
رضایی راد در ادامه در رابطه با تجربه حاصل از فرآیند مدرن شدن متن «براساس دوشس ملفی» بیان نمود: بعد از این تجربه، همین شیوه را در نمایش «فرشته تاریخ» هم به کار گرفتم و نتیجه اش مدرن شدن نمایشنامه بود؛ هم از نظر دیداری و هم از نظر محتوایی.
رضایی راد در ادامه در رابطه با همکاری اش با نغمه ثمینی در نگارش نمایشنامه «براساس دوشس ملفی» توضیح داد: همکاری ۲ نویسنده در تئاتر امری نادر است. معمولا نمایشنامه نویس، متن را به تنهایی می نویسد. البته در فیلم نامه نویسی شرایط متفاوت است؛ آنجا مساله سفارش مطرح است و در نتیجه آن چه در نهایت روی پرده می رود، الزاماً امضای نهائی نویسنده را ندارد. اما در نمایشنامه یا رمان، معمولا با آثاری مواجه هستیم که تنها یک نویسنده دارند و چنین همکاری هایی حتی در سطح جهانی هم خیلی کم تعداد است. به نظرم در ایران، «براساس دوشس ملفی» از اولین تجربه هایی بود که ۲ نمایشنامه نویس به شکل مشترک متنی را نوشتند.
زبان مشترکی که حاصل از همکاری طولانی مدت بود؛ مخالفت اولین بدعت کاری!
وی اضافه کرد: زبان مشترک من و نغمه ثمینی حاصل همکاری طولانی مدت مان در گذشته بود. ما چند فیلم نامه مشترک نوشته بودیم و همین تجربه سبب شده بود که زبان و شیوه کار یکدیگر را به خوبی بشناسیم. نحوه همکاری مان در «براساس دوشس ملفی» این طور بود که از همان اول توافق کردیم هرچه من می نویسم او مخالفت کند و بالعکس. به عبارتی، مخالفت از ابتدا در ساختار همکاری مان تعریف شد. این کار سبب می شود دیگر مشکلی پیش نیاید، چون اگر اختلاف نظری هم هست، از ابتدا جزو روش کار بوده است. گاهی خودشیفتگی های معمول مانع از بیان نقد می شود اما وقتی مخالفت بخشی از فرایند باشد، دیگر مشکلی ایجاد نمی گردد.
رضایی راد ضمن اشاره به تجربه این همکاری، خاطرنشان کرد: در این دوره ما دوستی عمیقی هم داشتیم و تجربه نگارش مشترک نمایشنامه، تجربه ای بسیار جذاب و لذت بخش بود. همه اعضای گروه هم از نتیجه کار رضایت داشتند. یکی از نکاتی که برایم جالب بود، این بود که وقتی نمایشنامه به اتمام رسید و قرار بود تمرینات را آغاز نماییم، شب پیش از شروع تمرینات به نغمه ثمینی گفتم که به نظرم نمایشنامه خوب نیست. حس می کردم که هنوز روح اثر، مدرن نیست و مسایل امروز جهان ما در آن غایب است. به این علت باردیگر یک ماه و نیم نشستیم و روی متن کار کردیم.
«زنان تروا» و «هکوب» همکاریهای بعدی
رضایی راد در رابطه با دیگر همکاری مشترک با ثمینی بیان نمود: حدود ۲ سال پیش هم همکاری دیگری داشتیم در رابطه با بازنویسی ۲ اثر اوریپید، همچون «زنان تروا» و «هکوب»، که آن هم تجربه ای بسیار جذاب بود، هرچند در نهایت از اجرای آن انصراف دادم.
رضایی راد در رابطه با زمان صرف شده برای نگارش نمایشنامه «براساس دوشس ملفی» اظهار داشت: به صورت کلی فرایند تشکیل این اثر حدود ۲ ماه تا ۲ ماه و نیم طول کشید. البته من در رابطه با تفاوت تولید اثر در آن زمان و الان نمی توانم قضاوت دقیقی داشته باشم، چون همواره با گروه خودم کار کرده ام و هیچ وقت کاری را به سفارش نپذیرفته ام. برای من چندان فرقی نمی کند چون برای نگارش هر متن، وقت زیادی می گذارم و گاه تا ۱۰ بار آنرا بازنویسی می کنم. تا وقتی که متن کامل نشده، آنرا در اختیار بازیگران نمی گذارم.
پس از آغاز تمرین، دیگر متن تقدسی ندارد؛ عدم تعهد حتی به پیشنهادات خود
وی افزود: زمانیکه نگارش متن تمام می شود و تمرین ها شروع می شود، دیگر برایم متن تقدسی ندارد و خیلی کم پیش می آید که بعد از آغاز تمرین، صحنه ای را تغییر دهم، چونکه از قبل مفصل روی آن کار کرده ام. با این وجود، این احتمال وجود دارد که در حین اجرا، حتی به پیشنهادهای خودم هم پایبند نمانم و صحنه ای را بشکلی کاملا متفاوت با آن چه در ذهن داشتم، به اجرا درآورم. شاید دلیل تمرکز آثارم بر متن، به این بازگردد که خودم نمایشنامه نویس هستم.
دیگر با هیچ سالنی جز تئاترشهر کار نخواهم کرد!
رضایی راد ضمن اشاره به تجربه همکاری اش با سالن های خصوصی، خاطرنشان کرد: من در تمام دوران کاری ام، چه در گذشته و چه حالا، خیلی دنبال گرفتن سالن نبوده ام اما بعد از تجربه همکاری با تئاتر مستقل تهران به این نتیجه رسیدم که دیگر با هیچ سالنی غیر از تئاترشهر کار نکنم. در سالن های خصوصی مساله مالی بسیار اهمیت دارد که البته حق دارند؛ وقتی فضایی بزرگ را در اختیار دارند، باید هزینه هایش را از اجراها تأمین کنند. ولی با وجود همه نکات مثبت، این بُعد منفی هم وجود داشت که از ابتدا با آن مخالف بودم. با این وجود، در نهایت نفهمیدم چه طور شد که اجرایی دیگر پیش از اجرای ما در همان سالن انجام شد و ما تنها از ۲۰ دقیقه قبل می توانستیم سالن را در اختیار داشته باشیم.
درگیری با صنف دکان داران و مغازه داران در تئاتر خصوصی
وی اضافه کرد: متاسفانه آن چه تحت عنوان «تئاتر خصوصی» در دهه ۹۰ به ما عرضه شد، در عمل به چیزی دیگر بدل شد. ما فکر می کردیم اگر از سالن های دولتی مانند تئاترشهر بیرون بیاییم، اتفاقی مثبت می افتد. اما نمی دانستیم که درگیر صنفی از دکان داران و مغازه داران خواهیم شد!
رضایی راد در رابطه با تجربه اجرای آثارش در مجموعه تئاترشهر توضیح داد: در آن دوره، ۲ نمایش «فعل» و «فرشته تاریخ» را در تئاترشهر اجرا کردم. همکاری با عوامل فنی تئاترشهر، از گروه نور و صدا گرفته تا بچه های صحنه، برایم تجربه ای فوق العاده بود. هنوز که هنوز است، بهترین خاطره خوش من از کار کردن در تئاترشهر، در ارتباط با همین ۲ اثر است. در نمایش «فعل» که در دوران مدیریت پیمان شریعتی بر تئاترشهر اجرا شد، او حمایت کامل از اجرا داشت. اما فراتر از شخص مدیر، من می خواهم از کل مجموعه فنی تئاترشهر تشکر کنم کسانیکه سبب شدند از آن ۲ تجربه، خاطره ای کاملا رضایت بخش برایم باقی بماند.
متفاوت عمل کردن؛ نقطه آغاز «براساس دوشس ملفی»
وی در رابطه با فرایند تمرین نمایش «براساس دوشس ملفی» اظهار داشت: قبل از آغاز تمرین های جدی، با گروه شروع کردیم به انجام یک سری بازی ها؛ تمرین هایی به جهت اینکه به روشی متفاوت راه برویم، نگاه نماییم و کلاً نوعی رفتار فیزیکی تازه را تجربه نماییم. خوشبختانه در آن زمان، یکی از دوستان مان خانه ای متروکه در خیابان میرعماد در اختیارمان گذاشت و تمام دوران تمرین را آنجا مستقر بودیم. تمرین ها بسیار فشرده بود؛ گاهی روزی ۷ تا ۸ ساعت تمرین می کردیم. گروه ها به تناوب در آن خانه حضور پیدا می کردند. مثلا گروه یکی از صحنه ها تمرین می کرد و گروه صحنه بعدی آماده می شد.
حضور مگسی مزاحم در تمرین؛ تشکیل یک فاصله گذاری جدید
رضایی راد در ادامه اضافه کرد: تمرینات ما آن قدر جدی و پرفشار بود که گاهی اتفاقات کوچک الهام بخش تشکیل قسمتهایی از نمایش می شد. مثلا در یکی از تمرین ها که در ارتباط با یکی دو ماه آخر تمرین بود، مگسی جلوی صورتم پرواز می کرد و تلاش می کردم آنرا کنار بزنم. همین اتفاق بشکلی کاملا تصادفی بدل به یکی از لحظات کلیدی نمایش شد؛ تصویری از بارگاه کاخ ملفی که پر از مگس و پشه و سوسک است و بازیگران مدام درحال کنار زدن این حشرات هستند. این تصویر، نه تنها به فضای اثر غنا بخشید، بلکه به روشی از فاصله گذاری هم تبدیل شد. اگر بخواهم امروز مثالی برای فاصله گذاری بزنم، اساسا به همین مگس اشاره می کنم. حتی در صحنه ای عاشقانه، مگسی مزاحم می تواند گفتگو را مدام گرفتار اختلال کند و آنرا از ساحت رومانتیک فاصله دهد. در طول تمرینات، این شوخی هم بین مان رایج شده بود که مثلا در این بخش از صحنه، «یک مگسی بپرانیم یا سوسکی بکشیم!»
نمایشی که تمدید نشد؛ تعهد بازیگران به پروژه های دیگر نه کم توجهی مخاطبان
وی در رابطه با علت تمدید نشدن این نمایش و تعداد محدود اجراها، توضیح داد: این نمایش متاسفانه تمدید نشد، چون ۲ نفر از بازیگران مان قرارداد فیلم داشتند و امکان تمدید فراهم نبود. اگر ۱۰ روز دیگر زمان داشتیم، شاید حدود ۲ هزار نفر دیگر نمایش را می دیدند. خیلی حیف شد که امکان اجرای طولانی تر نداشتیم. در مجموع حدود ۳۰ تا ۳۲ اجرا داشتیم اما خوشبختانه در تمام شب ها سالن کاملا پر بود. از آنجاییکه سال ها بود اثری با مجوز رسمی اجرا نکرده بودم، نمی دانستم با چه نوع استقبالی مواجه خواهیم شد، ولی نمایش با استقبال خوب مخاطبان روبه رو شد. شاید در تمام آن ۳۰ شب، تعداد کسانیکه سالن را در میانه اجرا ترک کردند به ۱۰ نفر هم نرسید. در عوض تماشاگرانی داشتیم که ۳ یا ۴ بار برای دیدن این اثر نسبتاً طولانی آمده بودند.
«براساس دوشس ملفی» بازتولید می شود؟
رضایی راد در رابطه با امکان بازتولید این نمایش در شرایط فعلی تئاتر ایران، اظهار داشت: قصد بازتولید این نمایش را ندارم و اگر قرار باشد برای کاری وقت بگذارم، ترجیح می دهم آن زمان صرف خلق اثر جدید شود. البته اگر هم قرار باشد «براساس دوشس ملفی» بازتولید شود، در شرایط فعلی کار بسیار سختی خواهد بود. این نمایش با ۲۵ بازیگر و ۵ نوازنده اجرا می شد یعنی هر شب حدود ۳۰ نفر روی صحنه حضور داشتند. در وضعیت اقتصادی امروز، اغلب بازیگران حاضر نیستند ۱۰ ماه از وقت شان را صرف پروژه ای کنند که در نهایت عایدی مالی چشم گیری برایشان نخواهد داشت. ازاین رو بازتولید چنین اثری، باآنکه امکان دارد، اما بشدت دشوار است مگر آن که یک گروه همدل و همراه داشته باشید.
ریتمی که به سکون منجر نمی شد
رضایی راد در رابطه با علل استقبال مخاطب از این نمایش و خصوصیت های اجرایی آن، بیان نمود: فرم اثر بشکلی طراحی شده بود که حتی یک لحظه سکون در صحنه وجود نداشت؛ یعنی بمحض این که یک صحنه تمام می شد، فورا صحنه بعد آغاز می شد. این ریتم تند و پیش رونده اجازه نمی داد مخاطب با لحظه ای از سکون یا مکث مواجه شود. از نظر من این یکی از مهم ترین عوامل جذب مخاطب بود.
وی اضافه کرد: علاوه بر ریتم، جذابیت های بصری هم در این نمایش نقش مهمی داشتند؛ از طراحی نور و سایه ها گرفته تا استفاده خلاقانه از موسیقی. من آگاهانه و با پذیرش ریسک، انتخاب موسیقی را بسمت موسیقی راک و امروزی بردم، چون معتقد بودم همه چیز در این نمایشنامه باید متفاوت باشد. طراحی لباس ها هم به همین شکل بود؛ لباس هایی مندرس و غافلگیرکننده. صحنه هایی در نمایش وجود داشت که تماشاچی انتظارشان را نداشت و ناگهان با تصاویری خیره کننده روبه رو می شد.
رضایی راد در رابطه با اهمیت گروه بازیگران نمایش توضیح داد: انتخاب بازیگران و نوع بازی شان بسیار در موفقیت کار مؤثر بود. بازیگرانی مثل باران کوثری، رضا بهبودی، میلاد شجره، فرنوش نیک اندیش و دیگر اعضای گروه، با حضور پرانرژی و هماهنگ خود روی صحنه، بار زیادی از اجرا را به دوش می کشیدند. گروه بازیگران پرشمار بودند و انرژی جمعی آنان نقش مهمی در خلق فضای اثر داشت.
درباب احترام به شعور مخاطب
وی در انتها تاکید کرد: تماشاچی از همان اول می فهمد که با اثری طرف است که به شعورش و به وقتش احترام گذاشته شده است. من فکر می کنم همین احترام به مخاطب، در کنار فرم اجرایی متفاوت، موسیقی، طراحی صحنه و لباس و بازیهای دقیق، از عوامل اصلی موفقیت و تأثیرگذاری «براساس دوشس ملفی» بودند.
گروه بازیگران «براساس دوشس ملفی» متشکل از رضا بهبودی، احمد ساعتچیان، باران کوثری، میلاد رحیمی، میلاد شجره، فربد فرهنگ، محسن نوری، سیما مبارک شاهی، سینا کرمی، روجا جعفری، فرنوش نیک اندیش، سمانه حسینی، مژده امینی، پدرام صمدی، امین اسلامی، اکبر حیاتی بود.
همچنین سایر بازیگران این نمایش را مجتبی جمشیدی، شایان براری، حدیث حسنی، امید رضایی، شهرزاد شکیبا، بهار اعتماد، فرید شهریاری، فرید اخباری، امین بنی هاشمی و علی بهمنی تشکیل می دادند.
همچنین سمانه حسینی طراح لباس، معین رضایی راد آهنگساز، داوود ونداده مدیر صحنه، نرگس فرشی برنامه ریز، میلاد رحیمی دستیار اول کارگردان، شهاب رهنما دستیار دوم کارگردان، نوشین جعفری عکاس و محسن قرایی بعنوان مجری طرح از دیگر عوامل این نمایش بودند.
منبع: almur.ir
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات کاربران المور در مورد این مطلب