اگر برتا محصول آمریکا بود ستایشش می کردند! بطور قطع بی نقص نبودیم

اگر برتا محصول آمریکا بود ستایشش می کردند! بطور قطع بی نقص نبودیم المور: نویسنده سریال برتا؛ داستان یک اسلحه درباره ی این مجموعه و خاصیت های معمایی آن توضیح داد و بیان کرد که اگر برتا محصول آمریکا بود همان گروهی که آنرا نقد می کنند، ستایشگرش می شدند.


محمدمهدی عزیزمحمدی یکی از نویسندگان سریال «برتا؛ داستان یک اسلحه» در رابطه با این اثر که تابحال چند قسمت از آن در شبکه نمایش خانگی عرضه شده است به خبرنگار مهر اظهار داشت: ما «برتا» را با وسواس و دقت زیادی نوشتیم و مسیر مطالعه و طراحی فیلم نامه خیلی پرچالش بود. وی با اشاره به قصه معمایی این سریال اضافه کرد: کوشش کردیم پازل های معمایی را درست طراحی نماییم و شخصاً به سراغ یادگیری طراحی مکانیزم های معما و بازی رفتم. در «خون سرد» پرونده های واقعی زیادی خوانده بودیم و مستند و پادکست های گوناگونی دیده و شنیده بودیم. این دفعه، علاوه بر آنها، به سراغ متدهای طراحی ویدئوگیم نیز رفتیم.

شخصیت اصلی قصه همان اسلحه است

نویسنده «برتا» در رابطه با این عنوان نیز اظهار داشت: «برتا» یا همان اسلحه ای که در قصه وجود دارد در واقع شخصیت اصلی است؛ کاراکتری مستقل که نخِ ارتباطی میان شخصیت ها و داستانها شمرده می شود. درنظر ما نبودن این اسلحه به عنوان شخصیت، فقدانِ عدالت است و پیدا شدنش، رستگاری و رهایی برای همه؛ از همان اول این ساختار در ذهنمان بود و اسلحه این چنین معرفی می شود. عزیزمحمدی در ارتباط با شروع خلق این فیلم نامه بیان کرد: گفتگویی با کارگردان داشتم و این ایده شکل گرفت. من سکانسی در ذهنم داشتم در رابطه با پیرمردی به نام «نداف» که بعد از سال ها فرار، تصمیم می گیرد خودش را تحویل دهد. امیرحسین ترابی نیز خاطره ای واقعی از قتلی با گازگرفتگی تعریف کرد و من هم پرونده ای خوانده بودم در رابطه با سرقت یک قبضه کلاشینکف از پادگان که بعدها با همان اسلحه، خانواده ای به قتل می رسند. هسته اولیه «برتا» از همین جا شکل گرفت. چند روزی روی ایده کار کردیم و طرح اولیه را نوشتیم، سپس علیرضا عطاالله تبریزی به ما پیوست و نگارش جدی شروع شد. وی در رابطه با چالش نگارش فیلم نامه اظهار داشت: طراحی معماها و مسیر روایت تا رسیدن به اسلحه، سخت ترین بخش کار بود. ما کوشش کردیم همه چیز منسجم و حرفه ای جلو برود. بطور قطع بی نقص نبودیم و «برتا» مانند «خون سرد» برای ما حکم یک کلاس درس را داشت؛ هم تجربه بود و هم تمرین و مطمئنم در کارهای بعدی پخته تر و دقیق تر عمل خواهیم کرد.
نویسنده سریال «خون سرد» در رابطه با بازخورد و پیش بینی های مخاطبان اظهار داشت: چند مورد را دیده ام و برایم جالب است که مخاطب دقیقا همان مسیر سردرگمی و کنجکاوی را طی می کند که برایش طراحی نموده بودیم. ترجیح می دهم درحال حاضر در اینباره چیزی نگویم تا شیرینی قصه از بین نرود اما مسیر چند تحلیل را دیده ام که از نظر منطق داستانی به همان جهتی می روند که ما درنظر داشتیم. پایان «برتا»، پایانی ویژه و قابل تأمل است. عزیزمحمدی در رابطه با فیلم نامه «برتا» توضیح داد: تحقیقاتی که برای سریال «خون سرد» داشتیم اینجا مسیر شخصیت پردازی و نمادگرایی ما را هموار کرد. با این تفاوت که «خون سرد» تنها یک قصه با پیرنگ باز بود اما «برتا» پیرنگ بسته و ساختار چندلایه دارد. مخاطب در این سریال با چند خط داستانی درهم تنیده روبه رو است که همگی حول محور اسلحه گمشده روایت می شوند. «برتا» فیلم نامه ساختارمندی دارد و لایه های پنهانش با یکدیگر در ارتباط هستند و در نهایت واگرایی ها در نقطه کانونی که همان اسلحه برتا است، همگرا می شوند. این نویسنده در رابطه با پرداخت بیش از اندازه به یک ژانر در سریال های شبکه نمایش خانگی اظهار داشت: برخی به کلیشه ژانری در رابطه با این سریال اشاره کرده اند که باید گفت، اولاً این مورد همیشه بد نیست و پرداخت باید خلاقانه باشد و اتفاقاً هرچه «برتا» جلوتر برود، بیشتر مخاطب متوجه می شود که چه مقدار ضد کلیشه است. ضمن این که در ایران به علت طیف گسترده مخاطب، پرداخت یک سویه ژانری، در عمل غیر ممکن می شود. به این علت بعضی خطوط و شخصیت ها وارد قصه می شود تا مخاطب عام و غیر ژانر نیز راضی باشد.

«برتا» اگر محصول آمریکا بود، احیانا همان گروه مذکور نیز ستایشگرش می شدند!

عزیزمحمدی در رابطه با ممیزی در این مجموعه اظهار داشت: تا جایی که می دانم، بر خلاف «خون سرد» که بخش های زیادی از آن حذف شد و ضربه خورد «برتا» سانسور نشده است. البته امکان دارد در روند تولید یا تصمیم های کارگردانی تغییراتی پیش آمده باشد، اما امیدوار هستم این تغییرات حداقلی باشد، چون تیم نویسندگان برای تک تک جزئیات، دیالوگ ها و منطق دراماتیک سکانس ها وقت زیادی گذاشتند تا سنتز هر بخش کامل حفظ شود. نویسنده سریال «برتا» در ادامه اظهار داشت: ژانر جنایی و معمایی در ایران هنوز در شروع راه است و شاید ما از نخستین گروه هایی باشیم که در سعی برای ساخت قصه در این فضا هستیم. همین حالا «برتا» نسبت به «خون سرد» یک جهش دراماتیک و روایی مشخص دارد و گام بلندی محسوب می شود. هرچند که بدون ایراد هم نخواهد بود و اتفاقاً همین است که انگیزه نوشتن کارهای بعدی را بوجود می آورد. او در آخر بیان کرد: بخشی از مخاطبان فیلمها و سریال ها با این پیش فرض آثار را می بینند که مقرر است یک اثر ضعیف و به قولی «ایرانی» ببینند و به این علت مدام دنبال خطا و ایراد هستند. دلیلش احیانا بی اعتمادبه نفسی و خودکم بینی ملی و تاریخی ماست؛ عادت داریم کار خودمان را پایین تر از معیارهای جهانی ببینیم اما «برتا» اگر محصول آمریکا بود، احیانا همان گروه مذکور نیز ستایشگرش می شدند، در صورتیکه محدودیت ها و محرومیت های ما در تولید خیلی زیاد است. حرف من اینست که فارغ از هر نتیجه ای، برای تلاش شبانه روزی و چندساله یک گروه احترام قائل شویم و فراموش نکنیم که هیچ کس دوست ندارد اثر بدی خلق کند. حرف آخر اینکه قطعا بی نقص نبودیم و برتا مانند خون سرد برای ما حکم یک کلاس درس را داشت؛ هم تجربه بود و هم تمرین و مطمئنم در کارهای بعدی پخته تر و دقیق تر عمل خواهیم کرد. با این تفاوت که خون سرد تنها یک قصه با پیرنگ باز بود اما برتا پیرنگ بسته و ساختار چندلایه دارد. البته امکان دارد در روند تولید یا تصمیم های کارگردانی تغییراتی پیش آمده باشد، اما امیدوار هستم این تغییرات حداقلی باشد، چون تیم نویسندگان برای تک تک جزئیات، دیالوگ ها و منطق دراماتیک سکانس ها وقت زیادی گذاشتند تا سنتز هر بخش کامل حفظ شود.


منبع:

1404/08/25
12:46:44
6
0.0 / 5
موضوعهای خبر: آمریكا , تولید , شبكه , مد
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
X
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات کاربران المور در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۴ بعلاوه ۲
پربازدیدهای المور

جالبهای المور

جدیدهای المور

almur

المور

لاکشری و فشن

almur.ir - حقوق مادی و معنوی سایت المور محفوظ است (1395-1404)
المور، بهترین‌ها را در دنیای مد بیابید. راهنمای شما در دنیای فشن.